یکی از اصلی ترین مباحث برای یادگیری و آموزش حسابداری، آشنایی با ماهیت حساب ها در حسابداری است. این موضوع، به نوعی یک ابزار بسیار کاربردی است و هرگاه بخواهید ثبتی را در دفاتر حسابداری بزنید، حتما باید ماهیت حساب های مربوط به آن ثبت را بدانید.
معمولاً وقتی مبحث در مورد بدهکاری و بستانکاری جریان دارد ، کم و زیاد شدن حسابها در ذهنتان نقش می بندد. اما واقعیت چیست؟ بدهکار و بستانکار در حسابداری به چه معناست؟ بستانکار یعنی چه ؟ تعریف بدهکار و بستانکار چیست؟ ، اصطلاح بدهکاری و بستانکاری از آن دسته اصطلاحات پر کاربرد در علم حسابداری است که هرآنچه به صورت دقیق تر از آن بدانید حساب و کتاب خود را بهتر مدیریت خواهید کرد .
ماهیت حساب ها در حسابداری
تمامی حسابها بسته به ماهیت بدهکار و بستانکار در حسابداری ، دارای 4 حالت است ، در مورد مفهوم بدهکار و بستانکار در ادامه مطلب توضیحاتی ارائه کردیم ، اکنون به ماهیت دوگانه و فاقد اهمیت می پردازیم .
۱_ماهیت بدهکار ۳_ ماهیت دوگانه
۲_ماهیت بستانکار ۴_ فاقد اهمیت
- ماهیت دوگانه
این دسته از حسابها را میتوان هم در سمت راست معادله حسابداری که و هم در سمت چپ معادله قرار داد.
- ماهیت فاقد اهمیت
این گروه از حسابها جنبه تعهدی دارند و تغییر در آن ها جزء رویداد مالی محسوب نمیشود.
- تعریف کلی بدهکار و بستانکار
در فرهنگ عامیانه ما مفاهیم بدهکار و بستانکار (طلبکار) از جمله مفاهیم و کلمات جا افتاده ای هستند که ، نیازی به تعریف دقیق و اصولی آن برای پی بردن به ماهیت شان نداریم . به عنوان مثال زمانی که مبلغی میان دو نفر رد و بدل شود ، میدانیم که فرد وام گیرنده فرد بدهکار بوده بدین معنا که باید پول گرفته شده را پس دهد و شخص وام دهنده ، بستانکار این معامله بوده و باید مبلغ اعطا کرده را دریافت کند . تا به اینجای کار هیچ نکته گنگ و پیچیده ای در تعاریف بدهکار و بستانکار وجود نداشته و به همین دلیل است که ادعا می کنیم ذات این مفاهیم دشوار و نامفهوم نیستند .
مفهوم بدهکار و بستانکار در حسابداری
بدهکاری و بستانکاری اصطلاحاتی رایج در عملیات حسابداری هستند ، که توسط حسابداران و هنگام ثبت معاملات در سوابق حسابداری و نرم افزار حسابداری استفاده میشود. مبلغ موجود در هر معامله باید در یک حساب به عنوان بدهکار (سمت راست حساب) و در حساب دیگر به عنوان بستانکار (سمت چپ حساب) وارد و درج شود. این روش ثبت دو طرفه منجر به دقیقتر بودن سوابق حسابداری و صورتهای مالی میشود.
به زبان ساده بدهکار کسی است که ، باید پولی را به یک حساب واریز کند، در سوی مقابل بستانکار کسی است که مبلغ به حسابش پرداخت میشود. بدهیها نشان دهنده پولی است ، که از طریق یک حساب پرداخت میشود و بستانکاری ها نشان دهنده پولی است که به یک حساب پرداخت میشود.
به عبارتی دیگر، بدهکار کسی است که باید پولی را بپردازد و می توان گفت که پدیده هایی همچون دارایی ، پیش پرداخت و هزینه ها بنا به تعریف ، ماهیتی بدهکار دارند (چرا که اگر به چشم یک انسان به آن ها نگاه شود به ما بدهکارند).
و بستانکار نیز فردی است که ، باید مبلغی را پس بگیرد و انواع پیش دریافت ها ، درآمد و حقوق صاحبان سهام نیز ( به دلیل اینکه مبلغی را به ما می دهند ) حالت بستانکاری دارند . نکته حائز اهمیت در حسابداری که باید به آن دقت کنید ، تراز بودن ماهیت بدهکار و بستانکار می باشد ، به این معنی که در پایان عملیات حسابداری ، مجموع ستون بدهکار و بستانکار باید باهم برابر و یکسان باشند.
بدهی هر دو حساب دارایی و هزینه را افزایش میدهد. حسابهای دارایی در ترازنامه و حسابهای هزینه در صورت سود و زیان میآیند. بستانکاری باعث افزایش درآمد حقوق صاحبان سهام میشود. حساب درآمد در صورت سود و زیان میآید و حقوق صاحبان سهام در ترازنامه.
انواع بدهکاران در حسابداری
بدهکاران اشخاص حقیقی یا حقوقی هستند که ، در ازای دریافت وجه نقد یا کالا و خدمات ناشی از فعالیت اصلی یک واحد اقتصادی مقروض بوده و باید در موعد مقرر وجه خدمات دریافت شده را بازگردانند. بدهکاران به دو دسته تقسیم میشوند:
۱_ بدهکاران تجاری (حساب ها و اسناد دریافتنی تجاری)
اشخاص حقیقی یا حقوقی ، که در هنگام ثبت عملیات مالی در مقابل فروش یا درآمد قرار میگیرند. این بدهکاران با عنوان مشتریان جهت معاملههای تجاری به شکل اعتباری (نسیه) شناسایی میشوند.
۲_ بدهکاران غیرتجاری (حساب ها و اسناد دریافتنی غیرتجاری)
اشخاص حقیقی یا حقوقی ، که با آن ها معاملات تجاری شکل نگرفته است؛ بلکه بابت وجهی که به شکل وام یا قرض به آن ها اعطا شده است، به صورت موقت بدهکار هستند. بدهکار در ازای دریافت وجه و کالا و خدمات مدیون بوده و باید در تاریخ مقرر دین خود را ادا کند.
انواع روش های مختلف جهت مدیریت بدهکاران کسب و کارتان
۱_میتوانید روند دریافت مطالبات خود را در جهت بازیابی پرداخت های معوق خود بهبود ببخشید.
۲_ایجاد طرح های تشویقی مثبت میتواند در ایجاد انگیزه برای پرداخت زود هنگام و ساده سازی گردش کار مؤثر باشد.
۳_ایجاد سیاست مستمر در ارائه اعتبار به شرکتهایی که بازپرداخت به موقع دارند.
1 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
خداوکیلی این حسابداری چیه با این اصول ها گیج میشه آدم اه اه